من کیستم؟

پاسخ عارف

بسم الله الرحمن الرحیم

پاسخ عارف

متاسفانه برخی بدون اینکه اندک توجهی به رشد تعالی داشته باشند، با بزرگان و حکما و عرفایی  همچون جناب صدرالمتألهین به مخالف می پردازند و حال اینکه این اکابر از چنین اتهاماتی مبرا هستند.


جناب صدرالمتألهین  در آخر فصل بیست و ششم  مرحله ی ششم علم کلی اسفار فرماید:

مبادا به بینش کوتاهت گمان بری که مقاصد و اصطلاحات و کلمات مرموز اکابر اهل عرفان خالی از برهان و از قبیل گزافهای تخمینی و تخیلات شعری است ، این اکابر از چنین پندار بیرون اند. عدم تطبیق کلامشان بر قوانین صحیح برهانی و مقدمات حق ناشی از قصور ناظران و قلت شعورشان به فهم کلمات آنان و ضعف احاطه ی ایشان بدان قوانین است، وگرنه مرتبه ی مکاشفه ی آنان در افاده ی یقین فوق مرتبه ی براهین است. بلکه بر هان در اشیایی که سبب دارند سبیل مشاهده است زیرا که سبب برهان ذی سبب است و در نزد ارباب حکمت  مقرر است که علم یقینی به اموری که سبب دارند حاصل نمی شود مگر از جهت علم به سبب آنها. پس چگونه روا بود که مقتضی برهان مخالف موجب مشاهده باشد،و اینکه در کلام بعضی آمده است که اگر عارفان را به بر هان تکذیب کنی آنان تو را به مشاهده تکذیب می کنند، معنی آن این است که اگر بدانچه اسم برهان بر آن نهاد آنان را تکذیب کنی یعنی اینکه نام برهان بر آن نهادی ،در حقیقت برهان نیست ، وگرنه برهان حقیقی مخالف شهود کشفی نیست...


منبأ: کتاب شرح رساله ی رابطه ی علم و دین / حضرت علامه حسن حسن زاده ی آملی حفظه الله / شارح آیت الله داوود صمدی آملی


 


۱۴ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۲۰ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

حیا

بسمه تعالی

حیا:

در کتاب «تذکره الاولیا» نقل است که جناب سهل بن عبدالله تُستَری گفت:«حیا بلند تر است از خوف؛زیرا حیا خاصان را بود و خوف علما را»

و حیا چه مرتبه ای است که بنا به گفته ی جناب سهل ، انسان با حیا مقامش بالاتر است از علما؟!

چگونه ممکن است که آن انسان بیسواد باحیا مقامش رفیع تر شود از آن انسانی که سالیان سال از عمر خویش را صرف تعلیم علم حصولی کرده؟!

آن شخص اول  که عالِم است، به فکر خویش به فلان مطلب علم می یابد از این پس با استناد به عِلمش از آن امر به آن می پردازد ، یا از آن دوری می کند و دیگران را از آن با خبر می کند.

ولی شخص دیگر به آموختن نیاز ندارد و به آنچه که در وجودش دارد، به امور خویش است.این شخص به منزله ی همان شخص با حیاست.

آن عالِم  به دلایلش استنادکرد و از منکر خوف داشت و شاید روزی خود را با ادله ی غلط راضی کند و خوفش را نادیده بگیرد ولی شخص دیگر خودش را دلیل حجت بر خودش دارد و هرگز شک و ریب در دل ندارد و از منکر حیا می کند که مرتبه ای بالاتر از خوف است و یقینی بالاتر از یقین عالِم.


۰۸ خرداد ۹۴ ، ۲۳:۴۳ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

حجاب قرآنی


بسم الله الرحمن الرحیم

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا - سوره ی أحزاب آیه ی ﴿۵۹

......وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ .......-سوره ی نور آیه ی ﴿۳۱

دو لفظ جلباب و خمر در این دو آیه میزان و نحوه حجاب را بیان می‌فرماید که باید دید در لغت فصیح عرب این دو به چه معنا است .

اگر محیط محاط را به طور تام در بر گیرد به طوری که محاط مستغرق در آن شود در لغت عرب این را می‌گویند جلباب . لذا روسری سر را در بر می‌گیرد و بر سر محیط می‌شود ولی احاطه‌اش تام نیست مانتو نیز حجاب هست ولی احاطه تام ندارد لذا در تعبیر قرآن روسری و مانتو جلباب نیست

در بدایه الحکمه و نهایه الحکمه علامه طباطبایی بحث جواهر اعراض را مطرح می‌فرمایند تا می‌رسیم به عرض جده که بحث انواع احاطه است از همین جا می‌خواهیم به معنای لفظ جلباب که حجاب قرآنی است برسیم .  

 



جلباب پارچه‌ای را گویند که یکپارچه از سر تا پای زن را مستغرق کند (بپوشاند) به طوری که هیچ جای بدن زن ظاهر نباشد . قرآن می‌فرماید حجاب زن باید جلباب باشد . در آیه مذکور جلابیبهن جمع جلباب است و در اصطلاح عرب روسری خمر و جلباب نیست و در لغت عرب مانتو نه خمر است نه جلباب

محیط نسبت به محاط دو نوع است  یا محیط محاط را به صورت تام در بر می‌گیرد مثل اینکه سقف منزل -  ما را که در اتاق نشسته‌ایم کاملاً در بر دارد  یا محیط محاط را در بر می‌گیرد ولی این در بر گرفتن تام نیست مثلاً عمامه نسبت به سر احاطه دارد و بخشی از سر را پوشانده است ولی احاطه او تام نیست .

 

روسری و مانتو حجاب است اما جلباب نیست!

اگر محیط محاط را به طور تام در بر گیرد به طوری که محاط مستغرق در آن شود در لغت عرب این را می‌گویند جلباب . لذا روسری سر را در بر می‌گیرد و بر سر محیط می‌شود ولی احاطه‌اش تام نیست  مانتو نیز  حجاب هست ولی احاطه تام ندارد لذا در تعبیر قرآن روسری و مانتو جلباب نیست . حجاب هست ولی حجاب قرآنی نیست .

منبا:فرمایشات استاد داوود صمدی آملی



دریافت فایل صوتی فرمایشات استاد صمدی آملی
حجم: 5.08 مگابایت
۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۹:۴۳ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

طب سنتی


بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه ای در طب:

حتما جمله ی معروف«عقل سالم در بدن سالم »به گوشتان خورده است.بله؛یقینا لازمه ی سلامت عقلی هر کس ،سلامت بدنی اوست. که مراد از بدن در این مقاله همان بدن عنصری انسان است که گوشت و پوست و استخوان است و محل ظهور نفس و جان.

برخی ازحکمای قدیم ما عالم را با خصوصیات چهار رکن اصلی متصور می شدند.به عبارت دیگرآنها بر این باور بودند که موجودات عالم از تاثیر این چهار رکن بر روی هم و ایجاد کیفیت جدید ، لباس وجود بر تن می کردند و این چهار رکن اصلی عبارت اند از :(آب وآتش وهوا و خاک)

بدن جانداران نیز از این قاعده مستثنی نبود و از تاثیر این ارکان چهارگانه بر هم ، به ترتیب بدنها با مزاجهای مختلفی ایجاد می شد ؛خواه گرم و خشک مانند آتش وخواه گرم و تَر مانند هوا و گاهی سرد و تَر مانند آب و یا سرد و خشک مانند خاک

شیخ

حکما و اطبای قدیم  از جمله شیخ الرئیس(بو علی سینا) با این قاعده که مزاج بیماران را به اعتدال نزدیکتر کنند ، به درمان آنها می پرداختند و مزاج معتدل آن مزاجی بود که در آن هیچ یک از خصوصیات ارکان اعم از (سردی و گرمی) و (خشکی و تری) بر دیگری غلبه نداشته باشند و هر گاه این اعتدال در بدن شخصی وجود نداشت به او لفظ  بیمار اطلاق میشد.

حال شاید این پرسش برایتان پیش بیاید که مگر میشود آب و آتش (خصوصیات آنها)هردو در بدن باشند،ولی یکی بر دیگری غلبه نکند؟!

در پاسخ باید بگوییم :بله؛چنین چیزی ممکن است .همان طوری که غم و شادی و مهر و خشم و ...  در یک شخص موجودند و هر کدام شانی از شئون  نفس اویند.  (و کلُّ یَومٍ هُوَ فی شأن)

متاسفانه اکثری مردم به دلایل مختلف(محیط،تغذیه و ...)دارای مزاجهایی خارج از اعتدال اند که این تفاوتها در مزاجهای افراد بسیار ملموس و قابل مشاهده است.مثلا؛شاید افرادی را دیده باشید که تمایل به پوشیدن لباسهای زیاد دارند و در مقابل افرادی هم لباسهای بسیار کمی را حتی در فصول سرد سال  می پوشند  که این حکایت از میزان گرمی و سردی مزاج آنها دارد.

امید است برداشت های این حقیر مورد توجه شما عزیزان واقع شده باشد.

علاقه مندان می توانید برای شناسایی مزاج خود به سایت طبایع(لینک سایت طبایع در قسمت پیوند ها)  رجوع کنید.


 


۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۷:۵۱ ۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

سید المتولی عبدالعال

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

عبدالعال

استاد سید المتولی عبدالعال یکی از قاریان برجسته ی مصری است که به حق تلاوتهای بسیار دلنشین کلام مقدس خداوند ، موجب شده محبوبیت خاصی در میان مسلمانان و علی الخصوص ایرانیان کسب کند.

 

 

 

(تلاوت سوره بقره آیه 198)

دریافت تلاوت


مدت زمان: 35 ثانیه

۲۹ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۲۵ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

معرفت نفس


بسم الله الرحمن الرحیم

معرفت نفس ناطقه انسانی قطب قاطبه معارف ذوقیه، و محور جمیع مسائل علوم عقلیه و نقلیه و اساس همه خیرات و سعادات است. و به بیان مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام: معرفه النفس انفع المعارف معرفت نفس همان روانشناسی و خودشناسی است که أقرب طرق به ماورای طبیعت و صراط مستقیم خداشناسی است. انسان بزرگترین جدول بحر وجود و جامع‌ترین دفتر غیب و شهود و کاملترین مظهر واجب الوجود است. این جدول اگر درست تصفیه و لایروبی شود مجرای آب حیات و مجلای ذات و صفات می‌گردد. این دفتر شایستگی لوح محفوظ شدن کلمات نوریه شجون حقائق اسماء و شئون رقائق ظلّیه آن‌ها را دارا است.


دفتر حق است دل به حق بنگارش/نیست روا پرنقوش باطله باشد


منبأ:مقدمه  ی کتاب شرح دروس معرفت نفس (حضرت علامه حسن حسن زاده ی آملی حفظه الله)


 





۲۸ فروردين ۹۴ ، ۱۵:۱۰ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰